هفته پیش دو کنفرانس، یکی در نیمکره شمالی و دیگری در نیمکره جنوبی برگزار شد. هر دو کنفرانس در مورد وضعیت خطیر و بحرانی جهان و پاسخ و راه حل ها بود. در فروم جهانی اقتصاد در داوس، سوئیس، اکثریت روسای دولت های جهان، بانکداران و بزرگان عرصه مالی شرکت داشتند. در فروم اجتماعی جهانی در به لم، برزیل، 5 رئیس جمهور آمریکای لاتین و حدود 100 هزار نفر اکتیویست معترض به وضع موجود.
این نهمین فروم اجتماعی جهانی بود. این فروم در شرایط کاملا متفاوتی برگزار می شد. بحران عمیق و گسترده سرمایه داری آینده تاریکی را در مقابل میلیون ها انسان قرار داده است. سرمایه داری کاملا در انظار مردم بی اعتبار شده است. یکی از علائم این بی اعتباری، شیفت موضع رئیس جمهور برزیل، لولا، است که در سال 2005 در فروم جهانی اقتصاد در کنار روسای ممالک نشست و به فروم اجتماعی جهانی که در برزیل برگزار شد اعتنایی نکرد، اما امسال در کنار 4 رئیس جمهور چپ آمریکای لاتین قرار گرفت و خطاب به صندوق جهانی پول اعلام کرد، "بهتر است به جای آمریکای لاتین به رئیس جمهور آمریکا درس اقتصاد بدهد." (کنایه به سیاست های ریاضت اقتصادی تحمیلی صندوق جهانی پول به آمریکای لاتین در دهه 80 و 90 است.)
امسال یک روحیه کاملا متفاوتی بر فروم اجتماعی حاکم بود. دنیا در شرایط بسیار سخت و تاریکی قرار دارد. شرکت کنندگان در فروم اجتماعی بمناسبت شکست گلوبالیزاسیون جشن گرفتند. 5 رئیس جمهور چپ آمریکای لاتین بهمراه شرکت کنندگان سرود "رفیق چه گوارا" را اجرا کردند. هوگو چاوز، رئیس جمهور ونزوئلا، در سخنرانی افتتاحیه اش گفت: "در داوس دنیایی که در حال مرگ است، گرد آمده، اینجا دنیایی که دارد متولد میشود." وی همچنین گفت، آمریکا این وضعیت اسفناک را بوجود آورده است و"فقط سوسالیسم قرن 21" میتواند اوضاع را درست کند. "بدبختی، فقر و بیکاری در حال رشد است و این عمدتا تقصیر سرمایه داری جهانی است."
رئیس جمهور اکوادور، رافائل کوررا، در مورد فروم داوس چنین گفت: "مسئولیت این بحران بعهده آنها است. آنها نمیتوانند بما درس بیاموزند." "دنیای دیگری امکانپذیر است" تم فروم اجتماعی بود. یکی از تم های دیگر فروم اجتماعی نشان دادن شکست سرمایه داری جهانی و اعلام بی اعتباری سیستم جهانی خطاب به داوس بود.
سوسیالیسم قرن 21
بحران اقتصادی حاضر، بحران ادواری سرمایه داری است. به این اعتبار در سخنان چپی های مجتمع در برزیل حقیقتی وجود دارد. دنیای دیگری نیز قطعا امکانپذیر است و اکنون بیش از هر زمانی شرایط ایجاد این دنیای دیگر فراهم آمده است. تا اینجا کمونیسم کارگری با فروم اجتماعی برزیل در توافق است. اما راه حل های این فروم راه به جایی نخواهد برد. سوسیالیسم قرن 21 چاوز، یا الگوی اقتصادی آمریکای لاتین، نه رهایی بخش است و نه سوسیالیسم.
در فروم اجتماعی گرایش چپ حاکم در آمریکای لاتین برتری خود را بر سرمایه داری جهانی جشن گرفت. قطعا رگه های انسانی تری در این گرایش موجود است. اما این گرایش نه سوسیالیسم، بلکه سرمایه داری دولتی را وعده می دهد. این چپ، پوپولیسم ناسیونال رفرمیست را نمایندگی می کند. منظور چاوز از سوسیالیسم قرن 21، سرمایه داری دولتی حاکم در ونزوئلا است. ثروت تولید شده از نفت، به دولت چاوز امکان داده است که برخی رفرم های اجتماعی را در ونزوئلا پیاده کند و ضمنا در زمینه رفاه اجتماعی به برخی کشورهای دیگر آمریکای لاتین، از جمله برزیل کمک کند. از این رو است که چاوز توانسته است خود را بعنوان یک آلترناتیو به جناحی از جنبش چپ که به وضعیت موجود معترض است، بقبولاند.
لیکن مساله در اینجاست که این چپ متوهم است. جنبش سوسیالیسم کارگری در این مجامع نمایندگی نمی شود. رفرمیسم و ناسیونالیسم ضد امپریالیستی گرایش حاکم بر این مجامع است. اینجاست که وظیفه کمونیسم کارگری برجسته می شود. تلاش برای نقد و زدودن توهمات رفرمیستی- ناسیونالیستی و افشای پوپولیسم حاکم بر این گرایشات در این شرایط باید در دستور قرار گیرد. جنبش کارگری در آمریکای لاتین بسیار قوی است. متاسفانه این جنبش نیز عمدتا تحت حاکمیت این پوپولیسم ناسیونال – رفرمیست قرار دارد.
دینای دیگری امکانپذیر است. یک دنیای بهتر قابل تحقق است. اما تحقق آن بعهده کمونیسم کارگری است. در این وضعیت خطیر و بحرانی، شرایط برای گسترش کمونیسم کارگری کاملا موجود است. روزنه ای به سوی سعادت و رفاه بشریت، به سوی ایجاد یک دنیای آزاد و برابر، به سوی سوسیالیسم گشوده شده است. جنب و جوش فروم اجتماعی، روحیه شاداب و با اعتماد به نفس حاکم در این فروم و سرهای فرود افتاده و لحن خجول فروم داوس بیانگر این شرایط متحول است. باید جنبید. باید با تمام قوا پیام کمونیسم کارگری منصور حکمت، سوسیالیسم واقعی و نه مدل چاوزی را به گوش میلیون ها انسان در سراسر جهان برسانیم. اجتماعی شدن وسایل تولید و مبادله و لغو کار مزدی و نه دولتی کردن تنها پاسخ فقر، بیکاری و مشقت میلیونی است. یک دنیای آزاد و برابر تنها در این شرایط عملی است. دنیا به ناسیونال رفرمیسم احتیاج ندارد. دنیا نیازمند کمونیسم کارگری منصور حکمت است. *